کد مطلب:234797 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:193

داستان هایی از سجده های امام رضا
از سجده ها و توجهات قلبی امام رضا علیه السلام داستان های زیادی نقل شده است كه دقت در آنها، انسان را با عظمت و ارزش سجده و فضیلت و بزرگی و عبودیت آن امام همام آشنا می كند.

سلیمان جعفری گوید: امام رضا علیه السلام فرمودند: «من در حال سجده بودم كه بادی وزیدن گرفت، مردم هر كدام برای خود جایی پیدا كردند تا از باد محفوظ بمانند؛ ولی من همچنان در سجده ماندم تا باد آرام شد و از وزیدن بازایستاد». [1] .



[ صفحه 184]



ابوالصلت هروی گوید: وقتی حضرت رضا علیه السلام از نیشابور به جانب مرو رهسپار شد به ده سرخ رسید. عرض كردند: آقا ظهر شده است نماز نمی خوانید؟

آن حضرت پایین آمد و فرمود: آب بیاورید. عرض كردند: آب نداریم، امام با دست زمین را كاوید و چشمه ی آبی ظاهر شد. آن جناب و همراهان وضو گرفتند. [و هنوز اثر آن چشمه تا امروز باقی است].

بعد رو به قبله ایستاد چند ركعت نماز خواند و دعا كرد. پس از تمام شدن دعا، سجده ای طولانی كرد كه من شمردم پانصد تسبیح در آن سجده گفت. [2] .

هم چنین در عیون اخبار الرضا نقل شده است كه صولی گفت: مادر پدرم، كه عذرا نام داشت، گفت: مرا با صد كنیز دیگر از كوفه خریدند و برای مأمون بردند.

حرمسرای او بهشتی بود از خوراكی و سایر چیزهای خوب و پول فراوان. مرا مأمون به حضرت رضا علیه السلام بخشید. وقتی وارد خانه حضرت رضا علیه السلام شدم، آنچه نعمت در خانه ی مأمون بود از دست دادم. یك كنیز سرپرست ما بود كه ما را شب ها بیدار می كرد و به نماز وامی داشت...



[ صفحه 185]



صولی گفت: زنی عاقل تر و سخاوتمندتر از جده خود ندیدم. در سال 270) ه. ق) از دنیا رفت كه در آن وقت صد سال داشت. خیلی از اوقات راجع به حضرت رضا علیه السلام از او می پرسیدند، در جواب می گفت: چیزی به خاطر ندارم جز این كه عود هندی بخور می كرد و پس از آن گلاب و مشك به كار می برد.

وقتی نماز صبح می خواند، در اول وقت آن را به جای می آورد. پس از آن به سجده می رفت و سر از سجده برنمی داشت تا خورشید بالا می آمد و بعد برای رفع نیازمندی های مردم جایی می نشست، یا سوار می شد و می رفت». [3] .

رجاء گوید:

«به خدا كسی را از حضرت رضا علیه السلام پرهیزگارتر و ذكر گوتر در تمام اوقاتش ندیدم و نه كسی را دیده ام كه از او بیشتر از خدا خوف داشته باشد.

سحرگاه نماز صبحش را می خواند، پس از نماز در محراب خود به تسبیح، تحمید، تكبیر و تهلیل مشغول می شد و صلوات بر پیامبر و آلش می فرستاد، تا خورشید طلوع می كرد. بعد رو به مردم می كرد و با آنها به گفت و گو می پرداخت و یا ایشان را موعظه می كرد تا نزدیك ظهر. بعد باز وضوی خود را تازه می كرد و به طرف



[ صفحه 186]



محراب خویش می رفت. [4] .


[1] ادعيه و زيارت حضرت رضا عليه السلام، ص 85.

[2] بحارالانوار، ج 12، ص 113) مترجم).

[3] همان، ص 81 و 82.

[4] همان، ص 84.